شاعر : حسن کردی نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل
قـرارسـوتهدلان است کـربلای حسین فضای کوچه دل پُر شد ازهوای حسین
حسینُ مِـنّیِ طاهـا به روشـنی فـهـمـاند رضایحضرت حق هست دررضایحسین
خـدا به غـیرخـدایی هـرآنچه که دارد تـمام را هـبـه کرده فـقـط برای حـسین
زمــانـه بـا هـمـۀ پـیـچ و تـاب نـتـوانـد بگـیرد از سرما شور نـیـنوای حـسین
چه غم ز درد غـریبی بُوَد کسی راکه به اشک معرفـتـش گشته آشنای حسین
به روز حـشر نـدارند حـسرت آنهـاکه گـذاشـتـند جـوانی خود بهپـای حـسـین
قـرارنـیـست کـسـی تـا ابـد درون دلـم بیـاید وبـنـشـیـند دمی بهجـای حـسـین
منی که نامه سیاهم چه میشود روزی سپـید روی شوم پای روضههایحسین
خدا گواست که این قلب تنگ وناآرام هـمیـشـه میشـود آرام با نـوای حـسین